KALAGHOOS

Kalaghoos is a HipHop artist who raps in Azari language. He is a Seven Climes Vol. II artist and his song “Ghamar” is produced by Yara.

کلاغوس هنرمند هیپ‌هاپ ایرانی است که به زبان آذری رپ می‌کند. او با آهنگ «قمر» در آلبوم هفت اقلیم دوم حضور دارد که توسط یارا تهیه و تنظیم شده است.

متن «قمر» به آذری

قمر

ورس اول:

سازیم چالار الیم نن
اورح گویوم دریننن
دردی دی یَر ورینن
توخونمامیش ورینر

گولوم سن گولومسن
غم آخماسین اوزونن
گوز یاشیما بورونسن
گوخمارام دا اولومنن
سوزوم دییر بویون نن
آیا گون دییرم سویون سن
آی گلن دا آغ اولماز
قمر کیمی آی اولماز
ورن تات بی چای اولماز
اُ لحظه کی آن اولماز
ینر داغا گدر باغا
گورر بابا دییر آغا
منیم یورگون گوزل گاغام
گنه گلدین بو داغ داشا
گوزون آخیر ساچین دالیر
بولوت یاتیر چمن یازیر
یاغیش چالیر اورح یاشیم
یادین قالیر قانین دامیر
دار آلیر آسیر یازین
جالانیر چالیر سازین
دالانیر قاشیر قاشین
بولانیر چکیر بافیر
دورولور دوداخ شاخیر 
ایتیریر تاپیر دانیر
دفترین قاتین آچیر

دوغمامیشدان آدین یازیر
اولممیشدن دادین تاتیر 
عالمین پارچالارین
تیکیر ظولوم ساپی 

همخوان: 

قمر باجیمین دردی چوخدی بو دونیادا
آیریلیخدان یازانمارام
عادت الییپ بو زندانا
عاشق اولام اورح لره
یازان مارام اوزوم قره
الیم دکی مرکبی ده
اوزوم ایشیخ ورمیر آنام 

ورس دوم:

قمر باتیر گون گوزومده قیرپانیر
سورمه آخیر یاش یاناخدا قیرجانیر
اوجاخ توتور توم اهالی چیرپانیر
کند اویانیر قالان یوخی ییرقانیر
بزه سونور آینالارین کیسکانیر
قارقا اولوپ کولگلرین سیرداشی
زامان کوشور ساتلارا دیرمانیر
قمر یوخده سوموحلرین چیرمانیر
راوی سوس دا سوزلریم قیرپاچیر
هه دییردیم!
قمر باجی به یر لی ییغماوین
کت خدانین دا سوزلرین سیغمادین
الچیلرین اورح لرین قیرمادین 

به جبین آنانین طافتی سینماسین؟!
آخی به آنام منیم سونر حایام؟!
آخی به دیمه نقده دییم گانا؟!
آخی به آنا من کی چولوخ گانام
کیمه یارام کی چوخده یارام 

آلیم سنین قادان
منیم یازیم قارا
آداخ منه نه گون آغلار
کی دوغوب دی آدیم قارا 

چاتیپ دی جانیم ساپا
یل اوبسه سونر بارام 

همخوان: 

قمر باجیمین دردی چوخدی بو دونیادا
آیریلیخدان یازانمارام
عادت الییپ بو زندانا
عاشق اولام اورح لره
یازان مارام اوزوم قره
الیم دکی مرکبی ده
اوزوم ایشیخ ورمیر آنام

 

ترجمه «قمر» به فارسی معیار

قمر

ورس اول:

سازم از حال و روز دستم مینوازد 

چاه دلم از عمیق ترین نقطش 

احوال درد تورا از طرف تو 

از قالیچه ی نبافته شده ات  ( استعاره از کار های انجام نشده یا به اصطلاح نا تمام مانده ) میگوید 

گلم تو بخند 

غم جاری نباشد از چهره ات 

برایت از انگور مِی میکشم 

از گیسو هایت شعر میبافم 

اگر به اشک چشمام بپیچی ( پناه بگیری ) 

دیگر از مرگ هراسی نخواهم داشت 

مقصود حرفم از حال و روز امروزم نیست 

به ماه خورشید میگویم اگر خوشحال شوی 

وقتی ماه بیاید میبینی سفید نیست ( استعاره از سیه پوش بودن ماه ) 

هیچ ماهی مثل قمر نمیتواند باشد 

هیچ چایی طعم و رنگ موقعی که بود ندارد 

هیچ وقت اون لحظه ای حضور او بود دیگر نمیرسد 

از کوه پایین می آید 

میرود به سوی باغ 

پدرشو میبینه 

میگه بابا! 

پدر خسته ی زیبای من 

چرا دوباره اومدی به این کوه و دشت 

چشات بی خوابِ 

موهات به هم ریختس 

همچو ابری که میخوابد 

همچو چمنی که مینویسد 

همچو بارانی که مینوازد 

اشک قلب من! 

هنوز یادت توو سینم هست 

همچو خونی که چکه میکند 

طناب میخرد پاییزشو دار میزند ( یا ناراحت میشود نوشته شو پاره میکند ) 

گوشه ای لش میکند سازشو میزند ( یا جان میگیرد و سازشو دوباره میزند ) 

دالانیر ( دالانیر اصطلاحی که موقعی طرف از فشار عصبی زیاد بهش احساس خارش دست میدهد ) و دست بر روی ابروی خود میکشد 

بافور میکشد و بولانیر ( بولانیر اصطلاحیه که طرف هنگام نئشه گی وارد فاز های سیاه و بد توهم میشود استفاده میگردد )

زلال میشود و لبانش تیر میکشد ( کنایه از لبخند زدن )

گم میکند دوباره پیدا میکند و میفهمد!

لای دفترُ باز میکند 

قبل اینکه متولد شود درونش اسمشو مینویسد 

و قبل از اینکه بمیرد طعمشو میچشد 

پارچه عالمو 

دوخته نخ ظلم! 

 

همخوان: 

خواهرم قمر درد زیادی در این دنیا دارد 

از فراق نمیتوانم بنویسم 

وقتی عادت کردم به این زندان  

به دلایی که عاشقن 

روم سیاه نمیتوانم بنویسم 

به مرکبی که در دستمه 

چهرت نور نمیدهد آنا! 

 

ورس دوم:

قمر غروب میکند ( یا غرق میشود ) خورشید درون چشمانم پلک میزند ( کنایه از اینکه نور خورشید چشمانم را اذیت میکند ) 

سرمه جاری میشود و اشک در گونه ناز میکند 

اجاق دود میکند و تمام اهالی دست و پا میزنند 

اهل روستا بیدار میشود و خواب ناتمام باقی میماند 

آرایش خاموش میشود و به آینه هایش حسودی میکنند

کلاغی که سنگ راز دار سایه ها بود دیگر مرده! 

زمان کوچ کرده و از ساعت ها بالا میرود 

قمر نیست! استخوان هایش دارد میپوسد 

راوی خفه شو که حرفایم دارد به بیراهه میکشد 

اره داشتم میگفتم ! 

قمر باجی دوباره رخت هارا جمع نکردی؟!

حرفای کت خدا را ندوختی ( کنایه از فراموش کردن ) 

دل خواستگار هارا نشکوندی؟!

پس طاقت آنان جبینت نشکنه؟!

آخه مگه آنا به نظرت حیای من خاموش میشود؟!

ساکت شو! چقد بگم که بفهمی!

آخ که آنام من که غرق در خونم!

یار کی هستم که انقد زخمیم!

قربون تو بشم نوشته من سیاست ( یا پر از برف پاییزم! ) 

خدا قرار است کی به حال من گریه کند که زاییده منو توو سیاهی ( کنایه از ماه بودن قمر ) 

جانم رسیده به مو  

باد ببوستم مصیبتم خاموش میشود!

همخوان: 

خواهرم قمر درد زیادی در این دنیا دارد 

از فراق نمیتوانم بنویسم 

وقتی عادت کردم به این زندان  

به دلایی که عاشقن 

روم سیاه نمیتوانم بنویسم 

به مرکبی که در دستمه 

چهرت نور نمیدهد آنا!

Ghamar Lyrics - English Translation

Ghamar

Coming soon!